تعارض اسلام و ملیتپرستی(2)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا در دین اسلام ملیت و قومیت به معنای مصطلح امروزی جایگاهی دارد، یا اینکه دین همواره میکوشیده که به انحای مختلف با ملیتپرستی و تفاخرات قومی و قبیلهای مقابله کند؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال، به مباحثی همچون: شاخصهای تقابل اسلام با ملتپرستی و تفاخرات قومی و قبیلهای پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم:
نفوذ فرا مرزی ادیان بزرگ
خروج یک عقیده و فکر و یک دین و مسلک از مرزهای محدود و نفوذ در مرزها و مردم دوردست، اختصاص به اسلام ندارد، همه ادیان بزرگ جهان، آن اندازه که در سرزمینهای دیگر مورد استقبال قرار گرفتهاند، در سرزمین اصلی که از آنجا ظهور کردهاند، مورد استقبال قرار نگرفتهاند.
مثلا حضرت مسیح(ع) در فلسطین (مشرق) به دنیا آمد و اکنون در مغربزمین بیش از مشرق، مسیحی وجود دارد.
اکثریت عظیم مردم اروپا و آمریکا مسیحی هستند، آنها حتی از لحاظ قاره و منطقه نیز با حضرت مسیح(ع) جدا هستند. برعکس خود مردم فلسطین یا مسلمانند یا یهودی. اگر مسیحی وجود داشته باشد بسیار کم است. آیا مردم اروپا و آمریکا نسبت به دین مسیح(ع) احساس بیگانگی میکنند؟ اگر اسلام برای ایرانی بیگانه است، مسیحیت نیز باید برای اروپاییها و آمریکاییها بیگانه باشد؟!
علت القای شبهه بیگانگی اسلام در ایران
چرا خود اروپاییها و آمریکاییها که القاکننده این افکار استعماری و تفرقهاندازانه هستند هرگز درباره خودشان اینگونه فکر نمیکنند و فقط با توجه به ابزارهای استعماری و استکباری تاریخی خود این افکار تفرقهافکنانه را در کشورهای اسلامی تلقین میکنند؟ علت آن روشن است زیرا آنها احساس کردهاند که در سرزمینهای شرقی و اسلامی فقط اسلام است که به صورت یک فلسفه مستقل زندگی به مردم آنجا روح استقلال و مقاومت میدهد، که اگر اسلام نباشد چیز دیگری که بتواند با اندیشههای استعماری و استکباری آنها مبارزه کند وجود ندارد. جنگ دوساله غزه و اسرائیل نژادپرست و نسلکش شاهد زنده تاثیرگذاری ارزشهای اسلامی در فرهنگ مقاومت میباشد.
مبارزه اسلام با ملیگرایی و تفاخرات قومی
زمانی که اسلام ظهور کرد، در میان اعراب مسئله خویشاوندپرستی و تفاخر به قبیله و نژاد به شدت وجود داشت. عربها در آن زمان به عربیت خود چندان نمیبالیدند، زیرا هنوز قومیت عربی به صورتی که عرب خود را یک واحد در برابر سایر اقوام ببیند وجود نداشت. واحد مورد تعصب عرب واحد قبیله و ایل بود.
اعراب به اقوام و عشایر خویش تفاخر میکردند. اما اسلام به شدت با این اندیشه مبارزه کرد و فرمود: ای مردم! ما همه شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را بشناسید، گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.(حجرات- 13)
این آیه و بیانات و تاکید پیامبر اکرم(ص) و طرز رفتار آن حضرت با غیر اعراب و نیز قبایل مختلف عرب، راه اسلام را کاملا مشخص کرد. بعدها که در اثر تسلط امویان و سیاست ضد اسلامی آنها، عدهای از اعراب عنصر عربیت را پیش کشیدند و آتش تعصبات قومی و نژادی را برافروختند، سایر اقوام مسلمان به ویژه بعضی از ایرانیان به مبارزه با آنها برخاستند و شعار این دسته آیه فوق بود و خود را «اهل تسویه» یعنی طرفدار مساوات مینامیدند، و به مناسبت کلمه شعوباً که در آیه مزبور آمده خود را شعوبی میخواندند و این خود میرساند که نهضت شعوبی، یک نهضت ضد تعصب عربی و یک نهضت طرفداری از اصول اسلامی بوده است. لااقل اساس این نهضت چنین بوده است. به اعتراف همه مورخین پیامبر اکرم(ص) در مواقع زیادی این جمله را به مخاطبان خود تذکر میداد: «ایها الناس کلکم لادم و آدم من تراب، لافضل لعربی علی عجمی الا بالتقوی» یعنی همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است. عرب نمیتواند بر غیرعرب دعوی برتری کند مگر به تقوا و پرهیزکاری.(تحفالعقول، ص 34) آری پیامبر(ص) همواره مراقبت میکرد که در میان مسلمانان پای تعصبات قومی و قبیلهای که خواه ناخواه عکسالعملهایی را در دیگران ایجاد میکرد به میان نیاید. زیرا بزرگترین آفت اتحاد و یکپارچگی مسلمانان همین تعصبات قومی و قبیلهای است.